ارتقاء حوزه مقاومت بسیج شهرداری مشهد مقدس به سازمان بسیج افشای خودکشی ۱۰ نظامی اسرائیلی در ساعات اولیه عملیات طوفان الاقصی تملک ۲۷۰ پلاک از سوی سازمان زمین و مسکن در سال ۱۴۰۲ | اختصاص ۳ هزار میلیارد ریال به حاشیه شهر مشهد کلنگ‌زنی تصفیه‌خانه لوکال آزادی مشهد در آینده‌ای نزدیک ظرفیت اشغال هتل‌های مشهد در دهه کرامت به ۷۰ درصد رسید ویژه‌ترین فضاآرایی شهری به‌مناسبت دهه کرامت در مشهد مقدس اعمال‌قانون یک هزار و ۲۴ دستگاه خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۷۱ نفر در تصادفات رانندگی طی ۲۴ ساعت گذشته مصدوم شدند (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) ترافیک سنگین در میدان شهدا و بزرگراه‌های مشهد | فوت سرنشین پژو به دلیل واژگونی خودرو (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) هوای ۹ منطقه کلانشهر مشهد «پاک» است (۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳) برقراری سیستم گردشی غرفه‌داری در شب‌بازارهای مشهد | موافقان و مخالفان چه می‌گویند؟ مدیریت شهری مشهد، مهیای برگزاری جشن میلاد امام رضا(ع) پایان پرونده پلاک ۱۷۶ | پس از ۳ دهه، یکی از فرسایشی‌ترین پروژه‌های شهر مشهد رو به پایان است برنامه عملیاتی اجرای پروژه قطار سریع‌السیر تهران-مشهد در اردیبهشت ماه تدوین می‌شود تعیین تکیلف ۲۴۰ پرونده ارسالی در کمیسیون ماده ۵ توسط شهرداری مشهد طی سال گذشته قلندرشریف: ایستگاه سلامت خط‌دو متروی مشهد در سال ۱۴۰۳ تکمیل می‌شود مجید فاطمی‌ارفع به‌عنوان مشاور شهردار مشهد مقدس منصوب شد (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) افزایش ساعت خدمات‌رسانی خطوط اتوبوس‌رانی مشهد در دهه کرامت | سرویس‌دهی رایگان در روز میلاد امام‌رضا(ع) شهروند خبرنگار | درخواست رفع مشکل آسفالت محله کاظمیه مشهد + پاسخ اعمال‌قانون ۱۰۲۴ دستگاه خودروی حادثه‌ساز در مشهد | ۵۲ نفر در تصادفات رانندگی طی ۲۴ ساعت گذشته مصدوم شدند (۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

کودکی که سر چهارراه عامل مُرد امروز چند ساله می شود؟

  • کد خبر: ۱۲۲۴۸۴
  • ۰۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۲
کودکی که سر چهارراه عامل مُرد امروز چند ساله می شود؟
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

اگر از سمت چهارراه عامل به سمت چهارراه میدان بار بیایید، سه تا کوچه بیشتر در سمت راست خیابان قرار ندارد. ما اواسط دهه ۷۰ یکی دوسالی در یکی از همین کوچه‌ها در خانه‌ای که سقفش شیروانی بود زندگی می‌کردیم.

خانه‌ای که آخرِ کوچه باریک و بلند یک متری بود که وقتی درِ حیاط باز می‌شد روبه رویش دیوار دستشویی بود و حوضی کوچک جلو این دیوار، من مدتی خرچنگ‌هایی که از کوه‌های خلج آورده بودم را در آن حوض نگه می‌داشتم.

حیاط خانه کوچک بود، اما اولین بار آنجا بود که کاشتن و شکوفه زدن و میوه دادن درخت آلبالویی را تجربه کردم و سبز تا قرمز آلبالوهایش را چشم کشیدم. یک طرف حیاط پنجره‌های زیرزمین بود، وقتی پنجره‌ها تمام می‌شد می‌توانستی درِ زیرزمین را بعد از پایین آمدن سه پله باز کنی.

بعد از در زیرزمین پله‌های طبقه بالا بود، طبقه‌ای که شامل یک راهرو و یک اتاق پذیرایی می‌شد. آشپزخانه و حمام و هالی بزرگ در زیرزمین بود. دیوار‌های حیاط سیمانی بود و وقتی باران می‌آمد، کرم‌هایی عجیب و غریب میهمان حیاط خانه می‌شدند. کرم‌هایی که کودکانی کنجکاو به سوزاندنشان با کبریت فکر می‌کردند.

ما چرا از آن خانه رفتیم؟ آن خانه اگرچه میان چهارراه عامل و میدان بار قرار داشت، اما خانه چهارراه عامل صدایش می‌کردیم و می‌کنیم، نمی‌دانم چرا؟ شاید، چون نام عامل از میدان بار خوش آواتر بود.

خانه چهارراه عامل در آن سال‌ها که هنوز کارگاه‌های کفش سازی آنجا را قرق نکرده بودند، برای من با چند خاطره گره خورده است، خاطراتی که یکی از آن‌ها پررنگ در ذهنم مانده است.

شبی در طبقه دوم خانه عامل جلو تلویزیون رنگی پارس گروندیک نشسته بودیم و منتظر شروع سریال شلیک نهایی، بودیم، وقتی پدر به خانه رسید، مثل همیشه نبود.

چیزی دیده بود که نمی‌شد فراموشش کرد؛ بچه‌ای چهار پنج ساله در شلوغی سرشب چهارراه، چیزی شاید دانه خرمایی در گلویش گیر کرده بوده، مادر کودک هرچه زور زده، هرچه ضجه زده، عابران هرچه زور زده اند نتوانسته اند کاری بکنند، ناگه اجل از کمین بیرون جسته و جان کودک را گرفته است.

من شاهد آن جان دادن نبوده ام، اما خاطره اش مثل رد افتادن جسمی سخت روی تکه‌ای از تنم مانده است.

نمی‌دانم وقتی کودک روی زمین افتاده بوده چشمش کدام رنگ چراغ راهنمایی را گرفته بوده است، او به رنگ سبز خیره شده بوده یا قرمز؟ کدام راننده از سر خشم دستش را روی بوق فشار می‌داده تا ماشین‌ها راه بیفتند تا زودتر به خانه اش برسد؟ وقتی داریم جان می‌دهیم دوست داریم دوروبرمان سکوت باشد یا سروصدا؟
کودک که مُرد، خرچنگ‌ها را به هفت حوض برگرداندم، وقتی باران می‌آمد سراغ کبریت و کرم‌ها نرفتم، ابری از اندوه آمد و در زیرشیروانی خانه چهارراه عامل خانه کرد، ما چند ماه بیشتر آنجا نماندیم، درخت آلبالو و خاطره کودکی که سر چهارراه عامل جان داد، را همان جا گذاشتیم و وسایلمان را بار وانت کردیم و رفتیم جای دیگری. گاهی با خودم فکر می‌کنم کودکی که سر چهارراه عامل مُرد، امروز چندساله می‌شود؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->